- Policy Analysis
- دیدبان سیاستگذاری 3693
بعد از اوکراین: پاداش نظامی و هستهای احتمالی روسیه به ایران
به رغم موانع بر سر گسترش روابط دو طرف، مساعدت روسیه میتواند به تهران در سرکوب داخلی و بیثباتسازی در خارج یاری رساند؛ پس آمریکا و متحدانش هر جا که ممکن باشد باید در پی بازداری اینگونه همکاری باشند.
محور ایران-روسیه که به دنبال تهاجم به اوکراین ظهور کرد پرسشهایی را درباره نحوه پاداش دادن مسکو به تهران در ازای حمایتش برانگیخته است. با توجه به اظهارات مقامات غربی، مسکو ممکن است در ازای استفاده از پهپادهای رزمی ایرانی در جنگ اوکراین، جتهای جنگنده، سامانههای پدافند هوایی و هلیکوپتر و همینطور کمک نظامی دریایی در قالب کشتیهای جنگی به رژیم برساند و به تولید شناورهای جدید کمک کند. یک نماینده مجلس ایران اخیرا از تحویل «قریبالوقوع» جنگندههای سو-۳۵، سامانههای پدافند هوایی، و هلیکوپتر خبر داد.
اینگونه گزارشها از همکاری وسیعتر در صنایع پیشرفته و دفاعی حکایت دارد و نه یک توافق مبادلهای ساده. آنطور که جان کربی از مقامات شورای امنیت ملی آمریکا در ماه گذشته گفت: «روسیه در حال ارائه میزان بیسابقهای از حمایت نظامی و فنی به ایران است که رابطه آنها را متحول خواهد کرد.» سالهاست که تحریم تسلیحاتی بینالمللی و تحریمهای اقتصادی سخت علیه ایران به شدت توانایی رژیم را برای مدرنسازی نیروهای مسلح خود کم کرده است. اما ارسال احتمالی تسلیحات روسی میتواند برخی از مبرمترین نیازهای رژیم را تامین کند و کمکهای مهمی به توانمندی نظامی آن بکند.
انتقال تکنولوژی، نه خرید انبوه تسلیحات
ساختار نیروهای نامتقارن و ترکیبی ایران ــکه بر توانمندیهای موشکی، پهپادی، شبهنظامیان نیابتی، و ضدیت با دسترسی دریایی تاکید داردــ خوب جواب داده است؛ برای همین بعید است ایران دنبال تغییر اساسی در ساختار قوای نظامی خود باشد. علاوه بر این، تهران وجوه کافی برای خرید تعداد زیادی از سلاحهای متعارف گرانقیمت را ندارد، و معلوم نیست چه تعداد از آنها را مسکو بخواهد یا بتواند در زمانی که ارتش خودش خسارات سنگینی را در اوکراین متحمل میشود، به ایران بدهد.
با اینهمه، حتی انتقال محدود سلاح و تکنولوژی ممکن است ایران را قادر سازد تا شکافهای موجود در ساختار نیروهای خود را پر کند، و توانمندیهای تولید تسلیحات داخلی خود را به طور گزینشی مدرنسازی و تقویت کند. ارسال تسلیحات کوچکتر کماکان دانش مفیدی برای مهندسی معکوس فراهم میکند، در حالی که دستیابی به تکنولوژی پیشرفته موجب تقویت تلاشهای بلندمدت رژیم برای مدرنسازی نیروهای خود و کسب خودکفایی نظامی بیشتر میشود.
ایران هماکنون با استفاده از مجموعهای از سامانههای تولید داخل و آتشبارهای موشکی اس-۳۰۰ روسی، به پیشرفت زیادی در ارتقا و مستحکمسازی پدافندهای زمین-به-هوای خود دست یافته است. دستیابی به اس-۴۰۰های روسی توانمندیهای دفاع هوایی دوربرد/بلندپرواز ایران را قویتر خواهد کرد و میزانی از توانمندی دفاع موشکی به آن میبخشد. رهگیرهای پیشرفته و سامانههای دفاع هوایی، اگر به تعداد کافی ارسال شوند، میتواند حملهٔ بازدارندهٔ اسرائیل علیه تاسیسات هستهای ایران، و اگر به سوریه فرستاده شود، عملیاتهای هوایی اسرائیل بر فراز سوریه را دشوار کند ــهرچند یک عملیات هوایی گستردهتر از سوی آمریکا علیه ایران را چندان تحت تاثیر قرار نخواهد داد.
از این گذشته، ارسال احتمالی بیستوچهار فروند سو-۳۵، انعطافپذیری و قدرت پاسخدهی ایران به تهدیدات هوایی نوظهور را بهبود خواهد بخشید. این جنگندههای چندمنظوره را میتوان همچنین به سلاحهای هوا-به-زمین دوربرد مجهز کرد که امکان حملاتِ دورایستا علیه کشورهای همسایه را فراهم میکند.
علاوه بر خرید احتمالی هلیکوپتر از روسیه، ایران به دریافت کمک شرکتهای روسی برای ایجاد یک خط تولید داخلی یا توسعه مشترک انواع هلیکوپتر علاقهمند است. هلیکوپترهای ترابری/چندمنظوره و تهاجمی میل می-۳۸، می-۲۸ان، و کاموف کا-۳۲/-۲۲۶/-۶۰/-۵۲ کاندیداهای احتمالی برای خرید یا تولید مشترک هستند. ولی هرگونه همکاری از این دست بستگی به این دارد که روسیه مسائل خود را در تولید هلیکوپتر حل کند؛ از جمله تاسیس یک خط تولید موتور جایگزین چون حالا دیگر خط تولید قبلی مستقر در اوکراین در دسترس نیست.
در حوزه دریایی، ایران برای رسیدن به آرمانهای خود در آبهای آزاد به مشکلاتی برخورده است و شاید به خرید کشتیهای جنگی و دانش روسی علاقهمند باشد. ایران فقط تعدادی رزمناو و ناوچه تولید کرده است که عمدتا بر پایه مدلهای منسوخ است، و به تغییر کاربری تانکرها متوسل شده تا از آنها به عنوان پایگاههای دریایی برونمرزی یا ناوِ پهپادبر استفاده کند. تاکید روسیه در دوره بعد از جنگ سرد بر شناورهای کوچکتر که قدرت بالایی دارند با تاکید ایران بر شناورهای رزمی موشکانداز کوچک کاملا همخوانی دارد، اما مسکو نتوانسته آنها را در تعداد زیاد تولید کند، و تحریمهای اخیر این مشکل را بغرنجتر خواهد کرد.
زیردریاییها حوزه مهم دیگری برای همکاری هستند. ایران در حال توسعه چندین مدل بومی بوده است، اما میتواند از دریافت دانش روسی، تولید مشترک، یا خرید چندین زیردریایی دیزل-الکتریک متوسط فایده بزرگی ببرد.
در زمینههای دیگر، خرید منظومهای از ماهوارههای روسی دیدبان/تصویربردار ایران را قادر خواهد ساخت تا از پهپادها و موشکهای خود موثرتر استفاده کند و توانمندیهای اعلام خطر و هدفگیری خود را بهبود ببخشد. تهران همینطور میتواند از تکنولوژی موتور راکت سوخت مایع برای موشکهای بالستیک و ماهوارهبرهای خود بهره ببرد. گرچه ایران پیشرفت مهمی در راکتهای سوخت جامد خود داشته است، مدلهای سوخت مایعاش عقب هستند.
کمک هستهای احتمالی
شکل کمکی که روسیه به احتمال زیاد در حوزه هستهای فراهم خواهد کرد دیپلماتیک خواهد بود. در چند ماه گذشته، مسکو حمایت خود را از ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بیشتر کرده است، و احتمالا باز هم نخواهد گذاشت پرونده ایران به خاطر عدم پایبندی رژیم به تعهدات پادمانی هستهای به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شود.
قابل تصور است که روسیه همچنین میتواند به تلاش بالقوه ایران برای کسب سلاح هستهای در آینده کمک کند و، پنهان یا آشکار، تکنولوژی و دانش تولید آن را به ایران بدهد. مثلا، دانشمندان روسی میتوانند به ایران کمک کنند تا تحقیق و توسعه خود را در زمینه سیستم حمل و پرتاب سلاح، توسعه کلاهک، و کوچکسازی را گسترش دهد، یا در زمینه تحقیقات دوکاربردی در تسلیح هستهای همکاری کنند. اما دلایل زیادی برای تردید نسبت به این سناریوها وجود دارد. گذشته از مغایرت با موضع رسمی روسیه علیه توسعه سلاح هستهای از سوی ایران، چنین کمکی موجب خشمگین شدن شرکای مسکو در خلیج فارس خواهد شد.
با وجود این، دولت روسیه توسعه احتمالی سلاحهای هستهای از سوی ایران را با همان درجه از نگرانی غرب نگاه نکرده است. علاوه بر این، جنگ اوکراین ممکن است محاسبات استراتژیک مسکو را به حدی تغییر داده باشد که چنین کمکی را به عنوان روشی برای تضعیف منافع آمریکا در منطقه ببیند. حتی اگر مسکو از کمک رسمی پرهیز کند، تعمیق تماسها بین دو کشور و تداوم افول اقتصاد روسیه ممکن است باعث شود مهندسان و دانشمندانش دست به کارهای غیرمجازی بزنند که به نفع برنامه هستهای ایران باشد؛ همانطور که در گذشته رخ داده است. با وجود این، با توجه به بیاعتمادی دیرینه ایران به روسیه، یعنی ریسک افشاشدن حساسترین پروژهها و اسرارش، و نیز با توجه به تداوم اصرارش بر اینکه برنامه تسلیحاتی هستهای ندارد، این درجه از همکاری ممکن است برای ایران گامی فراتر از انتظار باشد.
در زمینه غیرنظامی، ایران ممکن است به دنبال کمک بیشتری در صنعت انرژی هستهای خود باشد. روسیه اولین رآکتور بوشهر را ساخت و در حال ساخت دو رآکتور دیگر است. رآکتورهای جدید دستکم دو سال از زمانبندی عقب هستند، اما مسکو میتواند ساخت و ساز را شتاب دهد یا شرایط مالی بهتری پیشنهاد دهد. همچنین میتواند در تولید سوخت رآکتور کمک کند. اگر ایران قادر باشد سوخت خودش را برای بوشهر و رآکتورهای مشابه آتی تولید کند، توجیه غیرنظامی بهتری برای حفظ توانمندی غنیسازی صنعتی اورانیوم دارد. ولی روسیه فعلا سوخت بوشهر را تامین میکند و چه بسا مایل نباشد از این کسب و کار دست بکشد، بهخصوص که صنعت هستهای خودش با فشار در اروپا مواجه است.
انواع دیگر پاداش
ایران همچنین ممکن است به گسترش همکاری با روسیه در حوزه سایبری، تجارت و سرمایهگذاری، و تکنولوژیهایی که امنیت رژیم را افزایش دهد، علاقهمند باشد. تهران تلاش زیادی برای تقویت توانمندیهای سایبری خود کرده است اما هنوز از مسکو خیلی عقب است. بعد از تماشای دخالت سایبری روسیه در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ آمریکا، ایران در تلاش برای تاثیرگذاری بر کارزار انتخاباتی ۲۰۲۰ به روسیه ملحق شد (حتی با وجود اینکه هریک به دنبال نتایج متفاوتی بودند). در ژانویه ۲۰۲۱، دو دولت توافقی برای همکاری در زمینه امنیت سایبری امضا کردند.
در زمینه تجارت، دو دولت در حال شتاب بخشیدن به ایجاد «کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب» هستند، هرچند اجرای آن با چالشهای بسیاری مواجه است. آنها همچنین به گسترش تجارت و سرمایهگذاری دوجانبه و همینطور همکاری در بخش نفت و گاز متعهد شدهاند، که هر دو با موانع اساسی مواجه است.
ایران، بهخصوص با توجه به اعتراضات جاری سراسری ضدرژیم، شاید دنبال کمک روسیه در زمینه امنیت داخلی هم باشد. محصولات احتمالی که ممکن است امیدوار به خرید آنها باشد، شامل خودروها و سامانههای غیرمرگبار برای مهار جمعیت و همچنین تکنولوژیهای شناسایی چهره و ردگیری میشود.
توصیهها و فرصتها
برای ممانعت از ارسال سلاح که در بالا اشاره شد، آمریکا باید به ایران و روسیه ریسک هرگونه سامانه یا توانمندی که به یکدیگر میدهند را یادآوری کند، چون این کار به واشنگتن و متحدانش امکان طراحی تدبیرهای متقابل علیه آنها و ارائه این تدبیرها به شرکا در خاورمیانه و اروپا را میدهد. همزمان، دولتهای غربی باید هماهنگی خود را در کنترلهای صادراتی مربوط به قطعاتی که ممکن است در پهپادها استفاده شوند بیشتر کنند. واشنگتن همچنین باید برای مسکو و تهران روشن کند که به افشای جزئیات مربوط به جوانب حساس رابطه آنها ادامه خواهد داد.
علاوه بر این، آمریکا باید با تکیه بر عربستان و امارات به روسیه فشار آورد تا ارسالهای خود به ایران را، با توجه به ریسک این کار برای امنیت منطقهای، محدود کند. واشنگتن همینطور باید اطلاعات مربوط به درخواستهای ایران را با ریاض، ابوظبی، و اورشلیم در میان بگذارد، چون میتواند انگیزه بیشتری به آنها برای منصرف کردن مسکو از ادامه کار بدهد. سرانجام، وقتی غرب به رهبران عربستان و امارات و مردمشان درباره مخاطرات مربوط به استراتژیهای آنها برای کاهش ریسک در جنگ اوکراین هشدار میدهد، باید از این ارسالهای احتمالی به عنوان نمونه یاد کند.
درباره نویسندگان:
لویی دوژی-گرو هموند مهمان در انستیتو واشنگتن (۲۰۲۲-۲۰۲۱) و دیپلمات فرانسوی است.
آنا بورشچفسکایا هموند ارشد انستیتو واشنگتن است و بر سیاست روسیه در قبال خاورمیانه تمرکز دارد.
مایکل آیزنستات هموند دیوید کان و مدیر برنامه مطالعات امنیتی و نظامی در انستیتو واشنگتن است.
فرزین ندیمی هموندیار انستیتو واشنگتن و متخصص در امور امنیتی و دفاعی ایران و منطقه خلیج فارس است.
هنری رُم هموند ارشد انستیتو واشنگتن و متخصص امور مرتبط با تحریم و اقتصاد ایران و مسائل هستهای آن است.