- Policy Analysis
- دیدبان سیاستگذاری 3091
همکاری امنیتی آمريکا-عراق: پرهیز از لغزشگاههای پيش رو
احساسات ناسیونالیستی و فشار ايران، بعضی از قانونگذاران عراقی را واداشته است که با ادامه حضور نظامی آمریکا مخالفت کنند، ولی اگر واشنگتن واکنش نامتناسبی نشان بدهد ممکن است وضعيت را بسیار بدتر کند.
غبار عملیات نهايی سال گذشته برای نابود کردن «خلافت» دولت اسلامی هنوز فروننشسته بود که سخن از اخراج نيروهای آمريکايی در مجلس نمايندگان عراق، که تازه دور جدیدش را آغاز کرده، درگرفت. اين احساسات همهگیر در نهادی که برای اولین بار شمار قابل توجهی از اعضای نيروهای شبهنظامی به آن وارد شدهاند و بهشدت ضد آمريکايیاند، اصلا جای تعجب نداشت. اما بعد از برخی اقدامات اخیر کاخ سفید که رگههای بهشدت حساس ناسیونالیسم رو به رشد را در داخل بدنه سياست عراق تحریک کرد، اين احساسات به طور گستردهای به افکار عمومی هم سرايت کرد. پس از اينکه درخواست خروج نيروهای آمریکایی در پارلمان ۵۰ امضا به دست آورد، خطر حوادث سال ۲۰۱۱ دوباره پیش آمد که خصومت ناسیونالیستی عامل مهمی در به شکست کشاندن توافق دوجانبه برای حفظ حضور شمار کوچکی از نظاميان آمریکایی در عراق بود. اينکه اين اتفاق بار دیگر هم بیفتد، بستگی دارد به مسیری که احساسات ملیگرایانه در مجلس نمايندگان در آینده نزدیک طی می کند، و توانايی ايران برای بهرهبرداری از این احساسات، و نیز لحن واکنش واشنگتن.
انگیزه درخواست اخراج نيروهای آمريکایی چیست؟
دو عامل کلیدی معين خواهد کرد که آيا پيشنویس طرح پارلمان برای اخراج نيروهای آمريکایی از حمایت برخوردار میشود یا نه. یکی نفوذ ایران است. تهران از منظر امنيت ملی خود، عراقی را میخواهد که منزوی باشد، نهادهایش ضعيف باشند و وابسته به کمک ایران –و اين هدف با نقش پررنگ شبهنظامیان شيعه در جنگ با داعش و پس از آن بهخوبی تامین میشود. ماموریت نظامی آمريکا برای تقويت نيروهای رسمی امنيتی عراق با این هدف ايرانیها تضاد دارد و در عين حال رابطه بغداد با واشنگتن را نيز تقویت میکند. در نتیجه، هر چه تحریمهای آمریکا حلقه دور ايران را تنگتر کند، علاقه جمهوری اسلامی به شاخوشانه کشیدن در عراق صرفا بیشتر میشود. نزاع و دلخوری دوسويه بر سر رای مجلس نمایندگان با مضمون این طرح کاملا جفتوجور است.
انگیزه بالقوه بعدی، حس فزاينده ناسیونالیسم و حاکميت ملی در میان طبقه سیاسی عراق (برجستهتر از همه آنها مقتدی صدر) و عامه مردم است. اين گرایش گسترده پوپوليستی همانطور که اقدامات اوباش در بصره در سپتامبر سال ۲۰۱۸ نشان داد، نیرويی قدرتمند است. اما توجه افکار عمومی عمدتا نه بر حضور نيروهای آمريکایی، بلکه بر فساد و مسائل معيشتی متمرکز است. این مسائل قلمرو آسانی برای جولان سیاسی صدر است، گرچه گهگاه علیه «همه نیروهای خارجی» هم موضعگیری میکند.
در مقابل، ترکیب مجلس نمایندگان باعث میشود بیشتر پذیرای شور و هیجانی باشد که با تکیه بر ناسیونالیسم، حضور نیروهای نظامی آمریکا را هدف گرفته است. ۲۰۰ نفر از ۳۲۹ عضو اين مجلس در دوره اول نمایندگی خود هستند و حدود ۵۰ تا ۶۰ نفرشان به شبکه شبهنظامی نيروهای حشد الشعبی وابسته اند. این اعضا تا همین جا هم از سفر ماه دسامبر رئيسجمهور ترامپ به عراق عصبانی اند، چرا که او از پايگاه هوايی الاسد ديدار کرد ولی به ملاقات هيچ مقام سياسی نرفت. تهران بلافاصله از اين ماجرا بهرهبرداری کرد –در ۲۸ دسامبر، ایرج مسجدی، سفير ايران، به طور مشخص از انگیزههای واشنگتن در حفظ سربازاناش در عراق انتقاد کرد و سپس مدعی شد که نيروهای خود ايران پیشاپیش عراق را ترک کردهاند.
در حال حاضر، از هیجان تبآلود نمايندگان برای درخواست عقبنشینی آمریکا چیز چندانی به افکار عمومی سرایت نکرده است که خود میتواند موقتا وقفهای در اقدام پرسروصدای آنان برای قانونگذاری در این زمینه ایجاد کند. اما اگر واشنگتن دست به اقدامات «تحریکآمیز» ديگری بزند يا اگر ايران و گروههای نیابتیاش عزم جدیتری در پارلمان نشان دهند، اين وقفه بهسادگی میتواند برطرف شود.
پس از این چه اتفاقی خواهد افتاد؟
سناريوی اول: پیشنویس طرح مجلس نمايندگان ناکام بماند
چشمانداز: تا اینجا محتملترین نتيجه است
تاثیر: بهشدت سودمند
واکنش: بغداد باید به پیش رفتن این سناريو کمک کند و در عین حال واشنگتن ساکت بماند
اگر مسائل فوری توجه مجلس نمایندگان را جلب کند، پيشنویس طرح درخواست برای خروج آمريکا ممکن است مطرح نشود (مثلا بصره یکی از چند موضوع فوری است که رئيس سابق شورای امنيت ملی، داگلاس اوليوان، در مقاله ۱۶ ژانویه خود بررسی کرده است – نشرشده در وبسايت War on the Rocks). اين سناریو در حال حاضر محتمل به نظر میرسد، چون بر خلاف سال ۲۰۱۱، سربازان آمریکايی عمدتا جلوی چشم نیستند و مسالهای حاشیهای برای افکار عمومی به شمار میآیند. محکوم کردن نيروهای آمريکايی تا مدتی مساله مشترک میان دو بلوک عمده شيعه بود –یعنی سائرون صدر و ائتلاف فتح هادی العامری– اما حالا که چند کرسی باقیمانده از کابینه دولت را اشغال کردهاند، تمرکز آنها دارد به مسائل ديگری معطوف میشود.
به همین ترتیب، فرایند بهشدت وقتگیر و کند پیشنهاد یک طرح نیز زمان مناسب را از جناحهای ضدآمريکایی گرفته است. هنوز هيچ پیشنويسی به طور رسمی پيشنهاد نشده است؛ و حتی اگر هم مطرح شود، میتواند در کميتههای پارلمانی که موظف به مشورت با وزارتخانهها و نهادهای ذینفع هستند، مدفون شود.
ايران و متحداناش در مجلس نمايندگان هنوز بهشدت مايل هستند که سناریوی دوم يا سوم را پیش ببرند، اما رئيسجمهور برهم صالح و نخستوزير عادل عبدالمهدی هم باید اقدامی آرام ولی متمرکز را شروع کنند تا اعضای کلیدی مجلس را از تهيه رسمی پیشنويس قانون مورد نظر دور کنند. اين دو رهبر کارکشته عراقی بهتر از خیلیها میدانند که اگر دوره ماموریت نظامی آمریکا ناگهان کوتاه شود، کشور چه چيزهايی را از دست خواهد داد.
سناریوی دوم: طرحی ضعيفتر در مجلس نمايندگان تصویب شود
چشمانداز: احتمال کم
تاثیر: نامطلوب تا خطرناک
واکنش: بغداد پيشقدم شود؛ واشنگتن ديپلماسی صبورانهای را پیش ببرد و از واکنشهای عاطفی پرهیز کند
مجلس نمايندگان عراق میتواند قانون را تصویب کند يا قطعنامهای غيرالزامآور تصويب کند که به دولت توصیه کند که شرایط فعالیت مشاوران آمريکایی را «سختتر» کند. چنین طرحی، جدای از میزان غلظت زبان آن، بهسادگی میتواند به دولت بگويد که همان کاری را که هماکنون دارد میکند ادامه دهد (يعنی اطمينان حاصل کند که نيروهای آمريکایی حاکميت بغداد را محترم بشمارند و با هماهنگی کامل با نيروهای نظامی عراق فعالیت کنند). اما کار وقتی دشوارتر میشود که اين طرح دولت را ملزم کند که وارد توافقهايی رسمی شود که همان شرایط را تامين کند و از مضمون نامههای مبادلهشده در ۲۰۱۴ فراتر برود که طی آن بغداد خواستار بازگشت سربازان آمريکايی و جنگ عليه داعش شده بود. چنین تحولی میتواند مقدمه افتادن به تله رای دو-سوم نمایندگان باشد که برای تصويب «توافق درباره وضعيت نيروها» ضروری است.
نوری المالکی، نخستوزیر پیشین عراق، تلاش کرد در سال ۲۰۱۱ با مشورتهای پیش از رایگیری با سردمداران سیاسی عراق از این خطر اجتناب کند، ولی مساله بهشدت حساس حاکميت ملی در مقابل مصونيت قضايی سربازان آمريکايی باعث نابودی پیشنویس توافق شد. دولت ترامپ در حال حاضر محتاطانه از چنین مسيری پرهيز میکند، ولی بغداد باید برای رفع دیگر تهديدها پیشقدم شود –از جمله با تايید اينکه نيروهای آمريکايی در عراق فقط از طریق حاکمیت دولت عمليات میکنند، و نیز با پرهیز از درخواست مذاکره برای توافقی رسمیتر. موضوع اخیر میتواند ظرفيتسازی در نيروهای عراقی را برای مهار شورشیان داعشی که از طرف آمریکا در حال انجام است متوقف کند. دشواری کار، متقاعد کردن رهبران آمريکاست که زبان ضدآمريکايی مجلس نمايندگان را نادیده بگیرند و به بغداد اجازه دهند هدايت جریان را برعهده بگیرد تا مانع از مشتعل کردن آتش پوپوليسم شود.
سناریوی سوم: طرح تصویب شود و اخراج نیروهای آمريکايی را الزامی کند
چشمانداز: در حال حاضر نامحتمل، ولی تقريبا تردید نیست که مجدد مطرح خواهد شد
تاثیر: اگر واشنگتن واکنش تندی نشان بدهد ويرانگر است
واکنش: نخستوزیر به مجلس اطلاع بدهد که دولت به خاطر ملاحظات امنيت ملی، در موقعيتی نيست که قانون را پياده کند؛ مشاوران رئيسجمهور ترامپ او را وادار کنند که از تلافیجويی بیفايده خودداری کند
اين بدترین سناریو، بيشتر به خاطر فشار آمريکا بر ايران ممکن است رخ بدهد تا به خاطر تکاپوهای درونی عراق –هرچند اگر واشنگتن مرتکب خطای ديپلماتيک ديگری شود که بيشتر مجلس نمايندگان را تحریک کند، باز هم اين امر ممکن است رخ بدهد. مطمئنا، چنین نتيجهای دست نخستوزیر را نخواهد بست، چون دولت میتواند بر اساس قانون اساسی، قانون جدید را در دادگاه به چالش بکشد يا نهادهای امنيتی را ترغیب کند که با استفاده از اختیارات خود اعلام دارند که نمیتوانند قانون را اجرا کنند. اما سناریوی سوم با ارسال پيام سیاسی تندی به واشنگتن همچنان میتواند منافع آمریکايی-عراقی را تهديد کند و تصويب پرسروصدای طرح به احتمال قوی رئيسجمهور ترامپ را برخواهد انگيخت که تصمیمی از طریق توييتر اعلام کند –که چهبسا بيرون کشيدن فوری سربازان آمريکا و قطع کمکهای آمريکا باشد، چنانکه در مورد سوریه کرد.
نتيجه
هر کدام از اين سناريوها، چابکی رهبران آمريکا و عراق را که منفعتشان در همکاری امنيتی ديرپاست به آزمون میگذارد و عبور موفقيتآميز از آن برای منافع امنيت ملی هر دو کشور حياتی است. علاوه بر ظرفیتسازی در عراق برای مقابله با شورشیان داعش، رابطه دفاعی با آمریکا طیف گستردهای از بازیگران بينالمللی را به تلاشهای بزرگتر مربوط به بازگشت دوباره عراق به جامعه منطقهای پیوند میدهد. بیرون آوردن عراق از انزوا و کمک به کسب دوباره ثباتاش از طریق تعمیق روابط اقتصادی و سياسی با اردن، مصر و کشورهای خلیج، اسبابی را در اختيار بغداد میگذارد که حاکمیت کاملاش بر امور خود را دوباره به دست بیاورد و در مقابل مداخله ايران مقاومت کند. اما در حالی که بسياری از شخصيتهای عراقی در ماجرای سياسی سال ۲۰۱۱ که به حضور نظامی آمريکا پايان داد هنوز در قدرت هستند، در واشنگتن سياستگذاران يکسره متفاوتی بر سر کارند که عزم تکرار همان اشتباه –يا امیدوار باشیم پرهيز از آن– را دارند.
*باربارا ا. ليف هموند ارشد انستیتو واشنگتن است.
*بلال وهب هموند نتان و استر ک. واگنر در انستیتو است.