- Policy Analysis
- مقالهها و دیدگاهها
نگاهی به مبانی تمامیتخواهی در نظام اسلامی ایران
طی چهلویک سال اخیر، کاربست نظریه ولایت فقیه درباره حکومت اسلامی به گونهای انجام شده است که پیشبرد هرگونه اصلاحات ارادی از سوی رژیم را تقریبا ناممکن کرده است.
این بخشی از مقالهای است که در سایت موسسه هادسون منتشر شد. برای دریافت فایل پی دی اف این مقاله به زبان فارسی، روی گزینه روبرو کلیک کنید.
چرا نظام اسلامی حاکم بر ایران، مدتی چنین طولانی دوام آورده است؟ بهعلاوه، چرا رژیم توانسته در برابر بحرانهای پیدرپی ناتوانکننده و بالقوه نابودگر قدرت را حفظ کند؟ امروز رژیم با بحران گستردهای از مشروعیت و از دست دادن اعتماد عمومی روبهرو است که ریشه در نواقص ساختار حکمرانی، سوءمدیریت لاعلاج و فساد گسترده مقامات دارد. این اوضاع با انزوای بینالمللی و تحریمهای فلجکننده و همچنین شیوع ویروس کرونا بدتر هم شده است. این چالشهای فراوان در کنار هم، برای به زانودرآوردن هر دولت نامحبوب کافی است.
با این حال، رژیم ایران بر مبنای اسلامگرایی انقلابی توأم با توهمات برتری دینی، عظمتطلبی ناشی از خودشیفتگی و جاهطلبیهای امپراتوریخواه در تمایل به رهبری کل جهان اسلام، بیش از چهار دهه سرپا مانده است. نهادینهشدن اسلامگرایی انقلابی در حاکمیت و قوانین ایران، رژیم را از یافتن هرگونه راهحل مؤثر جهت رفع کموکاستیهای اصلی و یا تغییر شرایط دشوار خود ناتوان کرده است. بدین ترتیب، در زمانی که بسیاری از ایرانیان، اعم از سکولار و مذهبی، بیتابانه خواهان تغییر در وضعی هستند که بر ایشان حکمروایی میکند، رژیم در برابر هرگونه بازشدن امکان اصلاحات معنادار مقاومت کرده است؛ زیرا این کار خطر پایانیافتن انقلاب اسلامی را به همراه دارد که معنا و موجودیت رژیم به آن متکی است. رهبری رژیم معتقد است که برای غلبه بر مشکلات فزاینده باید انقلاب اسلامی را به پیش راند. درعمل، رژیم با تکیه بر خشونت و بهکارگیری مکانیسمهای جدید نظارت و کنترل برای سرکوب اتباع خود، و با فلجکردن جامعه مدنی و ارعاب مخالفان در داخل و خارج امپراتوری خود، ستیزهجوتر وتمامیتخواهتر شده است.
این جُستار سعی دارد میراث انقلاب ۱۳۵۷ و بحران کنونی آن را توضیح دهد. همچنین تحول نظام اسلامی در ایران و ایدئولوژی بنیادین اسلامگرایی آن را، که در آموزههای آیتالله خمینی درباره انقلاب اسلامی و ولایت فقیه بیان شده است، بررسی میکند. طی چهلویک سال اخیر، کاربست این نظریه درباره حکومت اسلامی به گونهای عمل شده و انجام یافته است که پیشبرد هرگونه اصلاحات ارادی از سوی رژیم را تقریبا ناممکن کرده است. این امر البته به معنای نفی امکان تغییر سیاسی در ایران از مسیرهای دیگر نیست. اما بر این واقعیت صحّه میگذارد که احتمال گذار به نظام پسا-جمهوری اسلامی در حال حاضر خیلی زیاد نیست.