الساعدی از گردانهای حزبالله که در ۱۸ بهمن در بغداد کشته شد، رابط بین گردانهای حزبالله، نیروهای حشد شعبی و گروه پوششی "الوية الوعد الحق" بود.
در ۱۸ بهمن ۱۴۰۲، ارتش آمریکا تأیید کرد که خودرو در بغداد را هدف قرار داده و سرنشینان آن همه کشته شدهاند. گروه کتائب (گردانهای) حزبالله که آمریکا آن را گروهی تروریستی میشناسد، تایید کرد که یکی از رهبران ارشد این گروه به نام ابوباقر الساعدی (با نام واقعی وسام محمد صابر) در بغداد کشته شده است. این مطلب کوتاه بر اساس اطلاعاتی که بخش "شبهنظامیان زیر ذرهبین" انستیتو درباره این تروریست گردانهای حزبالله و فعالیتهای او گردآوری کرده، تنظیم شده است.
پیشینه الساعدی: یک آدمکش قابل اعتماد
ابوباقر الساعدی، محافظ مورد اعتماد ابومهدی المهندس بنیانگذار گردانهای حزبالله و حشد شعبی بود که آمریکا او را تروریست می شناخت. او از کمشمار افرادی بود که اجازه داشت در ملاقاتهای المهندس با مقامات نیروی قدس سپاه پاسداران ایران حاضر باشد و حتی مجاز بود که زمان همراهی با فرماندهان ارشد نیروی قدس، مانند قاسم سلیمانی، با خود اسلحه حمل کند.
ابوباقر الساعدی عضو شاخه ابوحسین الحمیداوی درگردانهای حزبالله بود که منظور دبیرکل کتائب (با نام اصلی احمد محسن فرج الحمیداوی) و مسوول بخش عملیات ویژه این گروه است. الساعدی ارتباط نزدیکی با ابوزینب اللامی (با نام واقعی حسین فالح عزیز اللامی) یکی دیگر از اعضای شاخه ابوحسین در گردانهای حزبالله داشت که آمریکا او را به عنوان تروریست و نقض کننده حقوق بشر تحریم کرده است.
در زمان تظاهرات "تشرین" در سال ۱۳۹۸، ابوباقر الساعدی از افسران ارشد اداره امنیت مرکزی حشد شعبی (امن الحشد) زیر نظر ابوزینب اللامی بود و، بنابرین، کارمند دولت عراق و عضو نیروهای امنیتی دولتی به شمار میرفت. او در مقام فرمانده اداره امنیت مرکزی نیروهای حشد شعبی در رُصافه (شرق بغداد) مسوول منطقه اصلی تظاهرات در میدان تحریر بود و تظاهرات مسالمت آمیز را سرکوب کرد و در کشتار معترضان و همچنین ربودن و شکنجه آنها همکاری داشت. (آمریکا ابوزینب اللامی را به خاطر "نقض جدی حقوق بشر" و "ترور و سرکوب معترضان" عراقی تحریم کرده است.)
عملیات نظامی بر ضد دولتهای خارجی
نام ابوباقر الساعدی بار دیگر در اواخر سال ۱۴۰۰ مطرح شد، چون فرماندهی حمله سهابی ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ به امارات متحده عربی را برعهده داشت. حمله ای که مسوولیت آن را گروه پوششی "الوية الوعد الحق" بر عهده گرفت که زیر نظر گردانهای حزبالله بود. الساعدی همچنین کنترل هستهای در شرق بغداد را به عهده داشت که سهابهایی (سامانههای هوایی بیسرنشین) را که ایران تهیه میکرد به جنوب عراق منتقل میساخت و سپس آنها را با استفاده از مختصات ارایه شده از طرف نیروی قدس سپاه به تأسیسات گردانهای حزبالله در جُرف الصخر به سمت اهداف غیرنظامی امارات پرتاب میکرد.
ابوباقر الساعدی پس از کشته شدن به عنوان "مدیر عملیات"، "رییس عملیات ضربت" و "رییس عملیات خارجی" گردانهای حزبالله معرفی شد. آمریکا اعلام کرد که او "مسوولیت مستقیم" اجرای حمله سهابی در ۸ بهمن ۱۴۰۲ را به عهده داشته است که منجر به کشته شدن سه سرباز آمریکایی شد. به نظر میرسد که ابوعبدالله الحسین (با نام واقعی ارکان العلیاوی) نیز در این خودرو بوده و نقش اطلاعاتی مهمی در گردانهای حزبالله داشته است. همچنین یک یا چند نفر راننده یا محافظ نیز در این حمله کشته شدند اما به غیرنظامیان آسیبی نرسید.
پس از این چه خواهد شد؟
به نظر میرسد نخستین واکنش ابوحسین، در کانال تلگرامی کاف، دعوت به خویشتنداری بوده چرا که او تنها به تکریم و تبریک یاد و خاطره شهدا بسنده کرده است. با توجه به شرایط (قتل الساعدی)، این نوع خویشتنداری کاملا غیرمعمول است. همانطور که قابل انتظار بود حرکت النُجباء واکنش تهاجمیتری نشان داد و قول داد انتقام بگیرد؛ امری که ممکن است بیانگر همبستگی واقعی باشد یا تلاشی ظریف برای پیشی گرفتن از گردانهای حزبالله.
گردانهای حزبالله از پاسخ دادن قابل توجه به حمله هوایی گسترده آمریکا در ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ به یگانهای خود و واحدهای وابسته خودداری کردند، و اگر از پاسخ دادن به ضربه دردناک کشته شدن الساعدی هم خودداری کنند بدین معنا خواهد بود که کاهش تنش همچنان گزینه مقدم تهران است و گردانهای حزبالله همچنان زیرفرمان ایران و تا حد زیادی پایبند به دستورات نیروی قدس سپاه میباشند. از سوی دیگر، ممکن است شاهد یک واکنش احساسی اولیه برای نمونه در سوریه باشیم بدون اینکه تلفاتی برای نیروهای آمریکایی ببار آورد تا نیاز به یک واکنش ملموس را برآورده کند. ممکن است النجباء از طرف حزبالله تلافی کند ولی آن هم به احتمال زیاد در سوریه خواهد بود. در عوض، گردانهای حزبالله و ایران چه بسا برای بهترین شکل انتقام خود، یعنی اخراج نیروهای آمریکایی از عراق، به مسیر فعالیت پارلمانی روی بیاورند.