نخستین واکنشهای کتائب حزبالله به جنگ غزه از سوی شاخه عملیات ویژه آن به رهبری ابوحسین و دو تن از سخنگویان اردوگاه او صورت گرفت.
از زمانی که ابومهدی المهندس بنیانگذار «کتائب حزبالله»، گروه شبهنظامی عراقی که از حمایت ایران برخوردار است، در حمله هوایی آمریکا در ژانویه ۲۰۲۰ کشته شد، شخصیتهای مختلف در این گروه در تلاش بودهاند تا جای خالی او را پر کنند یا حداقل در عرصه مقاومت عراق موقعیت بانفوذی به دست آورند. در مواضع گروه نسبت به جنگ حماس و اسرائیل، که ماه گذشته آغاز شد، این امر منجر به چندگانگی گیجکنندهای در اظهارات سخنگویان کتائب حزبالله شد که نشان میدهد رده بالای این گروه، با وجود همه رقابتها و تقسیم نقشها بین برادران، هنوز یک سیستم برادری نسبتاً تخت و غیر سلسله مراتبی است.
از زمان شروع جنگ غزه، همه جناحهای اصلی محور مقاومت در عراق بیانیههایی در مورد این بحران صادر کردند اما کتائب حزبالله اولین گروه نبود بلکه این قیس الخزعلی رهبر عصائب اهل الحق بود که بلافاصله در ۷ اکتبر در این مورد اظهار نظر کرد و نشان داد مشتاق بهرهبرداری از هرگونه تحول سیاسی برای نمایش استقلال خود است و منتظر نمیماند که حامیانش در تهران «خط حزبی» را برای همه گروهها تعیین کنند و از آنها پیروی بخواهند. سایر جناحها، از جمله کتائب حزبالله، قبل از هر گونه اظهار نظر، مدتی منتظر ماندند؛ ابتدا حرکت حزبالله النجباء در ۹ اکتبر اظهار نظر کرد، بعد سازمان بدر و یک روز بعد از آن کتائب حزبالله.
ابوحسین و نخستین بیانیه کتائب حزبالله
اولین بیانیه عمومی گروه کتائب از سوی دبیرکل کتائب حزبالله و رئیس بخش عملیات ویژه آن یعنی احمد محسن فرج الحمیداوی (معروف به ابوحسین) صادر شد که در ۱۰ اکتبر خاطرنشان کرد: «ما به ملت بزرگ فلسطین، ملت اسلامی ما و مجاهدین مقاومت اسلامی فلسطین در چهارمین روز پیروزی های بزرگش در برابر رژیم صهیونیستی و حامیان آن تبریک میگوییم... واجبات دینی ما را ملزم میکند که در میدان نبرد از دستورات خداوند اطاعت کنیم که فرمود: "همه با هم با مشرکان بجنگید همانطور که آنها نیز همه با هم با شما میجنگند." بنابرین، موشکها، پهپادها و نیروهای ویژه ما در حالت آمادهباش هستند تا در صورت دخالت دشمن آمریکایی در این نبرد، ضربات بینظیری را به پایگاهها و منافعاش وارد کنند.» (تصویر ۱). او سپس از هواداران جریان مقاومت خواست تا در تظاهرات جمعه ۱۳ اکتبر شرکت کنند.
بیانیه سخنگوی ابوحسین
در هفته پس از ۱۰ اکتبر، کتائب حزبالله بیانیههای تهدیدآمیز بیشتری صادر کرد و برای انجام حملات نظامی آماده شد. در این بیانیهها هیچ اشارهای به سخنرانی آیتالله علی سیستانی در ۱۱ اکتبر نشد که برخی از جریانهای مقاومت آن را توجیهی برای اقدام نظامی میدانستند. این موضع ظاهراً موید توجه کتائب به ولایت فقیه است که برای علی خامنهای رهبر ایران اقتدار و مرجعیت قائل است. به هر حال، کانال «کاف» در شبکه اجتماعی که کتائب حزبالله آن را اداره می کند، تهدیدات ضد آمریکاییاش را آغاز کرد.
پس از انفجار ۱۷ اکتبر در بیمارستان الاهلی غزه، شبکههای کتائب حزبالله در «انبار»، مشخصا مسئولیت اولین حمله به یک پایگاه آمریکا را در این دور از حملات به عهده گرفتند؛ یعنی حمله ۱۸ اکتبر را که در آن سه پهپاد به پایگاه هوایی الاسد حمله کردند. در همان روز، ابوحسین به جعفر الحسینی، سخنگوی نظامی کتائب، دستور داد تا بیانیه زیر را در اختیار شبکه تلویزیونی المیادین در لبنان بگذارد: «آمریکاییها شرکای اصلی در کشتن فرزندان غزه اند. بنابرین، باید عواقب آن را نیز بپذیرند. مقاومت در عراق امروز اولین حمله خود را انجام داد و این عملیات با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت. از امروز، مقاومت عراق حمله به پایگاههای آمریکا را آغاز کرده است.» (تصویر ۲)
مؤنس خواستار اخراج نیروهای آمریکایی شد
یکی دیگر از مسئولان کتائب حزبالله که در این مرحله درباره پشت پرده حملات منظم علیه پایگاه الاسد در عراق و پایگاه التنف در سوریه صحبت کرد، حسين مؤنس جبار الحجامی (معروف به ابوعلی العسکری یا ابوموسی)، رئیس «حقوق» بود که جناح سیاسی کتائب در مجلس عراق است و یکی از جناحهایی است که محمد شیعه السودانی، نخست وزیر عراق، را منصوب کرده و اکنون عملا او را تحت کنترل دارد. در ۲۳ اکتبر، مونس خواستار خروج نیروهای آمریکایی از عراق شد: «ما از دولت میخواهیم که اشتباهات دولتهای قبلی را تکرار نکند. (آن دولتها) در تصحیح وضعیت حضور نظامیان خارجی در کشور از طریق پایان دادن به حضور آنها در تمام پایگاههای عراق سهلانگاری کردند. (اکنون لازم است دولت) مصوبه پارلمانی ۵ ژانویه ۲۰۲۰ را اعمال کند و حضور نظامیان را محدود به وابستههای نظامی در چارچوب مقررات سفارتخانهها سازد.» (تصویر ۳). در ۲۴ اکتبر، گروه آنلاین «ألوية الوعد الحق» که زیر نظر کتائب حزبالله است، پایگاههای آمریکا در کویت و امارات متحده عربی را تهدید کرد.
بخش دوم این مقاله به نحوه رویکرد و بهرهبرداری جبهه سیاسی «حقوق» و رهبری آن -در نیروهای حشد شعبی- از بحران غزه میپردازد.