ارتباط واتیکان با عراق با هدف کاهش خشونت دینی ستودنی است، اما مقامات غربی درمورد دستاورد همکاری با رهبران دینی شیعه در کوتاهمدت باید واقعگرا باشند.
پاپ فرانسیس در بخشی از سفر خود از ۵ تا ۸ مارس، به شهر مقدس نجف خواهد رفت تا با آیتاللّه علی سیستانی، یکی از برجستهترین رهبران مسلمان شیعه، ملاقات کند. بنا به گفته کاردینال لئوناردو ساندری، هدف این سفر «تسلی و تشویق» همه کسانی است که زیر امواج اِشغال، جنگ داخلی، خشونتهای فرقهای، تروریسم، و بیثباتی در عراق رنج کشیدهاند ــنه فقط اکثریت مسلمان که همچنین کاتولیکها و دیگر اقلیتهای دینی. ساندری اشاره کرد که جامعه مسیحی عراق چنان مورد حمله و آزار قرار گرفته که جمعیت آن از یک و نیم میلیون نفر در سال ۲۰۰۳ به کمتر از سیصد هزار نفر در حال حاضر کاهش یافته است.
آیتاللّه سیستانی نامزدی بالقوه نویدبخش برای جلب کمک در این مورد و دیگر مسائل بینالادیانی است. او به خاطر نقش عمدتا سازندهاش در مدیریت بحران عراق در دوران بعد از خلع قدرت صدام حسین، در سطح بینالمللی شناخته شده، و بهخاطر امتناع از پذیرش سِمت اجرایی، مدیریتی، یا سیاسی، در تمام این مدت از احترام گستردهای برخوردار است؛ تقابلی آشکار با علی خامنهای رهبر ایران و سلف او که قدرت مطلق را در ایران قبضه کردهاند. بیانات عمومی سیستانی عمدتاً حامی صلح بین شیعه و سنی بوده، خواستار آشتی میانقبیلهای و قومی شده، و پیشنویس قانون اساسی جدید و تصویب آن را از طریق رفراندوم تسهیل کرده است، و همه اینها، در میان ناآرامیهای عمده سیاسی.
پاپ در جهان اسلام
این اولین باری نیست که پاپ فرانسیس به کشوری با اکثریت مسلمان سفر میکند. او از ابتدای دوره تصدی خود به روابط و گفتگوی بینالادیانی توجه چشمگیری نشان داده، و به کشورهای مختلف ازجمله ترکیه در سال ۲۰۱۴، آذربایجان در سال ۲۰۱۶، و مراکش و امارات متحده عربی در سال ۲۰۱۹ سفر کرده است.
اما این اولین سفر او به عراق است که دربردارنده چهار شهر مقدس شیعه و حوزه علمیه تاریخاً با اهمیتِ نجف است. این همچنین، اولین ملاقات به طور کلی بین یک پاپ و یک مرجع تقلید شیعه است.
به گفته کاردینال لوئیس رافائل ساکو، کشیش متولد عراق و رهبر کلیسای کاتولیک کلدانی -که در سازماندهی این سفر طی دو سال گذشته نقش موثری داشته- پاپ و سیستانی بیانیه مشترکی علیه «همه کسانی که به حیات حمله میکنند» صادر خواهند کرد. اما او نمیتواند تایید کند که تا چه حد ممکن است «آن دو همانطور که کاردینال آرزو دارد، سندی در باب اخوت انسانی امضا کنند». کاردینال ساندری به پیشینه ای که ممکن است الگو قرار گیرد، اشاره کرد: «سند اخوت انسانی» که در فوریه ۲۰۱۹ در ابوظبی، پاپ و شیخ احمد الطیب امضا کردند؛ شیخ امام اعظم الازهر است که شخصی بسیار محترم در مذهب اهل تسنن به شمار می رود. بنا به گفته یک گزارشگر واتیکان، ساندری همچنین این سفر را «”در ادامهٔ“ آرزوی پاپ ژان پل دوم توصیف کرد که دوست داشت برای جشن سال نو ۲۰۰۰ به اور ــموطن ابراهیم که در یهودیت، مسیحیت و اسلام، پدر ادیان توحیدی دانسته میشودــ سفر کند، اما نتوانست.»
رهبران شیعه و روابط بینالادیانی
برخلاف پاپ، که، اغلب، پیشوای اصلی جوامع کاتولیک جهان دانسته میشود، هیچ یک از آیتاللّهها نمیتوانند ادعای رهبری انحصاری بر مسلمانان شیعه داشته باشند. این اقتدار تکثرگرا و آمیخته شدن امور معنوی و سیاسی در ایرانِ بعد از انقلاب، توانایی مراجع را برای اعمال دیپلماسی دینی متحد که مستقل از مرزهای ملی باشد، محدود کرده است. در نتیجه، روابط واتیکان و رهبران شیعه تحت کنترل دولتها[ی مسلمان] قرار دارد، و نه حوزههای علمیه. رژیم ایران [تاکنون] بهشکلی نظاممند مانع تلاشهای صادقانه برای ایجاد پیوند بین مذهب شیعه این کشور با ادیان دیگر شده است.
عوامل فلسفی و الهیاتی هم میتواند موانع اساسی برای گفتگوی وسیعتر اسلامی و نزدیکی با مسیحیت و دیگر ادیان به شمار آید. این عوامل، امضای یک اعلامیه اخوت را در نجف نامحتملتر میکند.
اول از همه، عمده مذاهب اسلامی، مسیحیت کنونی را نسخهای غیرموثق از دین اولیه میدانند که به دست آباء کلیسا تحریف شده است. مثلاً [مذاهب اسلامی] عیسی را رسول خدا میدانند، نه تجسد خداوند و پسر او. به طور خلاصه، برای اسلام رسمی، مسیحیت امروز کفر است و بس. به دلیل چنین نگرشهایی است که مسیحیان نمیتوانند وارد مسجد شوند یا از مکه دیدن کنند. فتواهای متعدد شیعی و قوانین جمهوری اسلامی هم تاکید میکنند که مجازات تغییر دین از اسلام به مسیحیت (یا هر دین دیگری) مرگ است.
دوم آنکه، برخلاف غرب که در آن دستکم از قرن هجدهم روابط بینالادیانی و رواداری مذهبی موضوع تاملات فلسفی و الهیاتی بوده، در حوزههای علمیه شیعه تقریباً چنین مباحثی وجود ندارد. در عمل، این فقدان مبانی فکری برای گفتگوی بینالادیانی، اشتیاق عمل برای ابتکارات مهم در این جهت را از بین برده است. در دنیای مسیحیت، این مبانی فکری در مناصب و دستگاههای دینی ازجمله واتیکان نهادینه شده است. اما در دنیای شیعه، هیچ مرجع تقلیدی دفتر ویژهای برای رسیدگی به این مسئله تاسیس نکرده یا نمایندهای به واتیکان نفرستاده است.
سوم آنکه، مراجع تقلید عادت ندارند مثل پاپ تعقیب و آزار پیروان ادیان دیگر را علناً تقبیح کنند. مثلا در سال ۲۰۱۷، پاپ فرانسیس همدردی خود را با مردم روهینگیا که اکثریتشان مسلمان و تحت سرکوب نظامی در میانمار بودند اعلام کرد و گفت: «روهینگیا امروز تجلی حضور خداوند است.» اما مقامات شیعه بهندرت به خشونت علیه غیرمسلمانان واکنش نشان دادهاند، چه در خاورمیانه یا هر نقطه دیگر جهان.
سابقه تقریب بین المذاهب شیعه و سنی هم بهندرت مثمر ثمر بوده است. از جنگ جهانی دوم، مسلمانان بیشتر از غیرمسلمانان درگیر جنگ و خشونت علیه همدیگر بودهاند. با سنیها در ایران و شیعیان در عربستان سعودی همچون شهروندان درجه دو رفتار میشود. اینجا هم این اختلاف، ناشی از ترکیب تنشهای سیاسی، خصومت دینی، و فقدان مبنای فکری برای تقریب بین مسلمانان است.
چه کسی از این ملاقات نگران است؟
جمهوری اسلامی ایران که در آن مسیحیان، یهودیان، و دیگر ادیان با تبعیض قانونی نظاممند و جداسازی اجتماعی مواجه هستند، از ملاقات پاپ فرانسیس با آیت الله سیستانی خشنود نیست. [در ایران] تبلیغ علنی هر مذهبی غیر از تشیع قانوناً ممنوع است ــنوکیشان مسیحی اغلب زندانی یا به مرگ محکوم شدهاند، و طی چهل سال گذشته تعدادی از کشیشان به شکلی بیرحمانه به دست ماموران اطلاعاتی به قتل رسیدهاند. رژیم روابطی رسمی با واتیکان برقرار کرده، اما این روابط را بهدشواری میتوان گرم توصیف کرد.
درمورد سفر پاپ به نجف، رهبران ایران به اهمیت تاریخی آن ــو نیز تهدیدی که متوجه اقتدارشان میکندــ واقف هستند. این ملاقات باعث خواهد شد که سیستانی به شکلی استثنایی و شاید به عنوان بزرگترین مقام شیعه در جهان، و نیز نجف بهعنوان مرکز دستگاه روحانیت شیعه، به رسمیت شناخته شوند. با توجه به رقابت دیرینه بین سیستانی و خامنهای (و همچنین نجف و قم)، رهبران ایران احتمالاً نگران این سفر هستند. روحانیونی که در دفتر سیستانی در قم کار میکنند، به نوبه خود، احتیاط ورزیدهاند تا از برجستهکردن این ملاقات، به شیوه ای که رژیم را تحریک کند، اجتناب کنند. درواقع، در رسانههای فارسیزبان دولتی، رسانههای نیمهمستقل، یا حتی شبکههای اجتماعی، ملاقات پاپ بحث یا توجه اندکی برانگیخته است.
نتیجهگیری
قدرتهای غربی باید مرتباً رهبران مسلمان را به مشارکت در گفتگوهای بینالادیانی و روابط دیگر تشویق کنند. اما یکی از مسائل اصلی مراجع تقلید شیعه این است که معمولاً منزوی از جامعه زندگی میکنند. آنها، بهندرت، از خانه، دفاتر، و مساجد خود بیرون میروند، چه برسد به اینکه به کشورهای دیگر یا حتی شهرهای دیگر سفر کنند. آنها با رسانهها مصاحبه نمیکنند و معمولاً در انظار عمومی ظاهر نمیشوند. همین امر تا حدی دلیل سکوتِ معمول آنها در برابر فجایع انسانی در نقاط دیگر دنیا و خشونت در کشورشان را روشن میسازد.
بنابراین، هرچند ابتکارات بینالادیانی ممکن است نهایتاً کمک کند که از زیر دیوارهای شیعه نقبی زده شود، غرب نمیتواند، با خوشبینی مُفرط، به نتایج کوتاهمدت ملاقات پاپ و سیستانی و رویدادهای مشابه امید داشته باشد. رهبران مذاهب اصلی اسلامی برای آنچه در جوامع خودشان رخ میدهد، مسئولیت چندانی به عهده نمیگیرند، پس نمیتوان انتظار داشت که برای ابتکارات بینالادیانی ارزش زیادی قائل شوند، و مخاطره سیاسی همراه با آن را بپذیرند. بنابراین، در حال حاضر، دولتهای غربی که در پی همکاری ماندگار و سازنده با جهان اسلام هستند، باید توجه خود را به سرمایهگذاری بیشتر بر متفکران، دانشگاهیان، و شخصیتهای تاثیرگذار سکولار و لیبرال معطوف کنند.
مهدی خلجی هموند خانواده لیبتسکی در انستیتو واشنگتن است.