- Policy Analysis
- دیدبان سیاستگذاری 3700
رونمایی ایران از پایگاه هوایی زیرزمینی جدید
این تاسیسات ظاهرا برای انجام ماموریتهای رهگیری و مقابله دریایی غافلگیرکننده در منطقه خلیج فارس ساخته شده است و عمدتا برای هدف گرفتن داراییهای ناوگان پنجم آمریکا ــهرچند شاید توانایی آشیانه دادن به ناوگان احتمالی آینده ایران متشکل از جتهای روسی را نداشته باشد.
در 7 فوریه (19 بهمن) ــسالگرد رسمی پیوستن افسران نیروی هوایی به انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ــ ایران از پایگاه هوایی تاکتیکی و ترکیبی «عقاب-۴۴» واقع در ۱۲۰ کیلومتری شمالغرب بندرعباس در ناحیهای دورافتاده در استان هرمزگان رونمایی کرد. این تاسیساتِ ناتمام با آنکه کاملا در داخل خاک ایران ساخته شده است، اصولا بر مسیرهای استراتژیک کشتیرانی در خلیجفارس و تنگه هرمز مشرف است. نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران این پایگاه را «ترکیبی» میخواند چون هدف آن آشیانه دادن به داراییهای هوایی سرنشیندار و بیسرنشین هردو است؛ پرسش این است که کدام داراییها، و چه تهدیدی ممکن است برای اهداف آمریکایی و متحدان ایجاد کند.
«آشیانه عقاب» ایران
نام پایگاه جدید (عقاب-۴۴) هم اشارهای است به «عقاب» در معنای واقعی کلمه و هم به چهلوچهارمین سالگرد انقلاب اشاره دارد. ایران اغلب دستاوردهای هوانوردی را در این سالگرد اعلام میکند، اما رونمایی از «عقاب» رویدادی ویژه محسوب میشود چون ــبه گفته غلامرضا جلالی، سردار سپاه و فرمانده سازمان پدافند غیرعاملــ میتواند «تغییردهنده بازی» در زمان جنگ باشد و «دشمن» را وادار به بازاندیشی در محاسبات نظامی خود کند. این رونمایی پرسر-و-صدا احتمالا به منظور مقابله با رزمایش نظامی «سرو کوهی» اخیر هم باشد، که بزرگترین مجموعه مانور مشترکی است که تا به حال از سوی ارتش اسرائیل و فرماندهی مشترک منطقهای آمریکا انجام شده است.
سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، به نوبه خود گفت که پایگاههای هوایی زیرزمینی مثل «عقاب»، با دوباره به صحنه آوردن قدرت هوایی، توان بازدارندگی ایران را به سطحی فراتر از توانمندیهای موشکی و نیابتی گسترش خواهد داد. بدون یک سامانه پایگاهی که قابلیت بقا داشته باشد، ایران امید چندانی به این نخواهد داشت که نیروی هواییاش در جنگی با یک قدرت نظامی بزرگ امکان بقا داشته باشد. علاوه بر این، نیروی هوایی ارتش ایران در مقایسه با سپاه و حتی دیگر شاخههای ارتش بودجه بسیار کمتری دارد. بنا به گفته باقری، پایگاه زرهپوششدهٔ جدید و تاسیسات مشابه در آینده، با آشیانه دادن به جتهای جنگنده جدید و حفاظت از آنها در برابر بمبها و موشکهای دشمن در صورت بروز جنگ، این ضعفها را مرتفع خواهد کرد. اما آیا «عقاب» میتواند این ادعا را محقق سازد؟
این مجموعهٔ زیرزمینی ظاهرا بزرگ، در یک صخره آهکی آسماری حفر شده است؛ با چهار ورودی رو به شمال متصل به یک باند پرواز سطحی ۳ کیلومتری که ساخت آنها در می ۲۰۲۱ آغاز شد (هرچند این مجموعه در کل ظاهرا خیلی قدیمیتر است؛ پایین را ببینید). هواپیماها قادر خواهند بود از طریق دو باند تاکسی نیمهپوشیده به طول ۱٫۴ و ۱٫۸ کیلومتر به باند پرواز برسند. تونلهای متصلکننده تاکسی هم به نظر میرسد به عنوان ناحیه آمادهباش عمل میکنند.
انتخاب مکان تا حدی قابل پیشبینی بوده چون بر اساس این نظر مکانیابی شده است که عوارض طبیعی منحصربهفرد پایگاه آن را در برابر حملات هوایی و موشکی کمتر آسیبپذیر میکند و یالهای کوه در سمت شمال و جنوب پایگاه سپر حفاظتی ایجاد میکنند. اما این موانع به قدر کافی نیرومند نیستند تا مهمات پروازی فراصوت بسیار دقیق که رقیبان ایران در آیندهٔ نزدیک به خدمت خواهند گرفت نتواند از آن عبور کند (با فرض اینکه آنها نتوانند با سلاحهای متعارف موجود به پایگاه رخنه کنند). به همین ترتیب، دروازههای ضدانفجار سنگین برای حفاظت از ورودیهای تاسیسات به نظر نمیرسد به اندازهٔ تاسیسات مشابه در جاهای دیگر دنیا در برابر انفجارهای هستهای تاکتیکی مقاوم باشند. و هواپیماها به رغم مستقر بودن در استحکامات زرهپوششده، باز هم مجبورند از طریق باندهای تاکسی و باند پرواز بلند شوند و بنشینند که چون در معرض دید است کماکان در برابر مهمات سنگین نظامی آسیبپذیر خواهند بود. شبکه تونل زیرزمینی هم ممکن است مشکلاتی ایجاد کند: گرچه به نظر میرسد توانایی جای دادن چندین هواپیما را با تجهیزات پشتیبانیشان، انبار سوخت، و فضاهای تعمیر و نگهداری/تجهیز تسلیحاتی آنها دارد، اما به نظر میرسد فاقد تهویه مطلوب و لولههای آتشنشانی است، پس انجام عملیاتهای طولانی در آنجا میتواند بسیار خطرناک شود.
در هر صورت، به نظر میرسد ساختوساز هنوز تکمیل نشده است. پروژه هنوز در دست انجام است؛ تحت نظر قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء، که کار اصلیاش نظارت بر آمادگی عملیاتی ارتش و سپاه است. پایگاههای هوایی زیرزمینی مشابه در تایوان، یوگسلاوی سابق، و سوئد حدود هشت سال طول کشید تا کامل شود، با هزینه دستکم ۱ میلیارد دلار برای هر کدام. در مورد عقاب، تصاویر ماهوارهای سنتینل-۲ نشان از حفاریهای گسترده در ناحیه طی چندین سال گذشته دارد.
پیامدها برای ناوگان جنگنده ایران
علاوه بر اظهارات اخیر باقری، افتتاح «عقاب-۴۴» و دیگر پایگاههای هوایی زرهپوششده نشان میدهد که ایران ممکن است تلاش خود را برای دستیابی به قدرت هوایی مدرنتر از سر بگیرد. مثلا، گزارشهای اخیر نشان میدهد که ممکن است در ازای تامین پهپادهای انتحاری و دیگر سلاحها برای مسکو، بیستوچهار جنگنده چندمنظوره سو-۳۵اس روسی دریافت کند. مجموعه جنگندههای موردبحث ابتدا برای مصر تولید شده بود اما تحویل داده نشد که عمدتا ناشی از فشار سیاسی آمریکا و عدم رضایت قاهره از این هواپیماها بوده است.
اما حتی اگر توافقی با ایران در دست اجرا باشد، ارسال جنگندهها قریبالوقوع به نظر نمیرسد چون نشانههای چندانی از تدارکات معمول پیش از اجرای چنین معاملات نظامی بزرگی وجود ندارد (مثلا تعلیم خدمه هوایی و زمینی در یکی از دو کشور). شاید مسکو میخواهد از این خبر به عنوان هشداری به دولتهای غربی استفاده کند؛ یعنی اگر آنها اف-۱۶ یا دیگر جتهای جنگنده مدرن را به اوکراین بفرستند، روسیه سو-۳۵ها را به تهران خواهد داد.
آشیانه گرفتن سو-۳۵ در «عقاب-۴۴» هم بعید به نظر میرسد. تونلهای این تاسیسات ظاهرا برای حرکت فانتومهای اف-۴، تامکتهای اف-۱۴، و فنسرهای سو-۲۴ طراحی شده که طول بال آنها از ۱۰٫۳ تا ۱۱٫۸ متر است؛ سو-۳۵ که بزرگتر و طول بالش ۱۵٫۳ متر است، بعید است جا شود.
اما به رغم عجله برای بهرهبرداری از جنگ اوکراین از طریق تقویت شراکت استراتژیک با روسیه و احتمالا خرید جتهای جنگنده جدید و دیگر سلاحهای پیشرفته، نقطه اتکای ارتش ایران ناوگان فانتومهای اف-۴ است که قبل از انقلاب از آمریکا خریداری شده بود. یک اف-۴ای میتواند ۲۷۰۰ کیلوگرم بار رزمی کامل را تا برد ۸۴۰ کیلومتر حمل کند، یا دو موشک ضدکشتی یا موشک کروز را تا برد ۱۰۰۰ کیلومتر حمل و شلیک کند. در مورد دوم، موشک ضدکشتی «نصر» میتواند به برد ۷۰ کیلومتر برسد؛ فانتوم همینطور میتواند موشکهای ضدکشتی با بردهایی تا ۳۰۰ کیلومتر را حمل کند یا موشکهای کروزی مثل «عاصف» و «حیدر» را که میتوانند دورتر و در ارتفاعات کمتر سیر کنند و به اهدافشان برسند (بردشان در حالت شلیک هوایی به ترتیب بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر و ۲۰۰ کیلومتر است).
این توانمندیها کمک میکند بفهمیم چرا ایران میخواهد این همه تلاش و پول را در یک پایگاه هوایی زیرزمینی صرف کند، در حالی که هواپیماهای رزمی عملیاتی بسیار کمی دارد، و جتهای روسی مدرنی که امیدوار است بخرد هم ظاهرا برای کار در آنجا بیشازحد بزرگ هستند. هواپیماهایی که از پایگاه «عقاب-۴۴» بلند میشوند، مسلح به موشکهای ضدکشتی دوربرد و مهمات هوشمند دورایستا، میتوانند تا حدی توانمندی آغاز حملهای غافلگیرکننده را فراهم کنند؛ همینطور توانمندی ضدحمله برای تلافی علیه ناوهای جنگی آمریکا (بهویژه هواپیمابرها)، گروههای آبیخاکی، کشتیهای تدارکاتی، و پایگاههای منطقهای. چون مجتمع این پایگاه چندین سال در دست ساخت بوده، احتمالا هدفی بزرگ را در نظر داشته است: اجرای حملات غافلگیرکننده علیه ناوهای جنگی آمریکا در سراسر خلیج فارس، بهویژه ناوگروههای هواپیمابر. ناوگروه «یو.اس.اس رونالد ریگان» آخرین مورد از اینگونه استقرارها را در منطقه در سپتامبر ۲۰۲۱ تمام کرد؛ قبلا وقتی تنشها با رژیم بالا میگرفت، ناوگروههای هواپیمابر اغلب در صحنه عملیات ناوگان پنجم در محدوده تیررس ایران مستقر میشدند.
نتیجهگیری
برخی جنبههای «عقاب-۴۴» ممکن است ناظران را متقاعد کند که هدف از آن نقش دفاع هوایی بوده است (مثلا، تونلهای متصلکننده آن میتواند به عنوان ناحیههای آمادهباش استفاده شود اما برای ماموریتهای تهاجمی از پیش طرحریزیشده غیرضروری خواهد بود). اما این نقش هماکنون بهطور مشهودی به شبکه زمینی پدافند هوایی رو به گسترش ایران محول شده که تعداد بسیار کمی جت جنگنده دارد. پس به احتمال بیشتر، «عقاب» برای آن طراحی شده تا به عنوان یک پایگاه امن برای عملیات خط مقدم استفاده شود که از عملیاتهای ایران در ممانعت دریایی به عنوان بخشی از استراتژی ضددسترسی/ضد ورود (دشمن) پشتیبانی کند؛ عمدتا با استفاده از تیمهای کوچک از هواپیماهای تهاجمی اف-۴ و سو-۲۴ که از پایگاههای هوایی بندرعباس و شیراز پرواز کنند، و همینطور سامانههای بیسرنشین در آینده. اگر ایران در نهایت جتهای سو-۳۵ را از روسیه تحویل بگیرد، این پایگاه احتمالا نمیتواند آنها را در خود جای دهد (شاید به خاطر اینکه قبل از پیشبینی خرید جتهای بزرگتر مثل سو-۳۵ طراحی شده است).
اما حتی بدون هواپیماهای مدرنتر یا ناوگان بزرگتر، پایگاههای زیرزمینی جدید پرهزینه ایران میتواند به ایران تا حدی توانمندی آغاز حمله هوایی علیه داراییهای دریایی آمریکا در خلیج فارس، خلیج عمان، و دریای عرب بدهد؛ که احتمالا شامل تلاش برای بستن ترافیک کشتیرانی و دریانوردی نظامی در تنگه هرمز هم خواهد بود. ساختن چنین پایگاههایی همچنین میتواند کشورهای دیگر منطقه را ترغیب کند تاسیسات زیرزمینی زرهپوششده را به پایگاههای هوایی موجود خود بیفزایند یا پایگاههای تازهای با این توانمندی بسازند.
فرزین ندیمی هموندیار انستیتو واشنگتن، و متخصص امور امنیتی و دفاعی ایران و منطقه خلیج فارس است.