- Policy Analysis
- مقالهها و دیدگاهها
طرح صلح ترامپ شانسی ندارد مگر اسرائیل در الحاق اراضی فلسطینی خویشتنداری کند
الحاق یکپارچه شهرکهای یهودینشین به اسرائیل، توانایی اسرائیل را برای جداسازی خود از فلسطینیها، ناگزیر، تضعیف خواهد کرد و تشکیل یک دولت واحد را در نتیجه محتملتر میکند.
دولت ترامپ اکنون از طرح صلح خاورمیانه خود رونمایی کرده است. در حالیکه انتظار میرود بحثهای زیادی درباره شرایط این طرح صورت گیرد، که نشانگر انحراف شدید از تلاشهای صلحطلبانه قبلی ایالات متحده است، اما تحولات دیگر در منطقه، اساساً این طرح را به پسزمینه رانده است. مقامات اسرائیلی اعلام کردهاند که قصد دارند هفته آینده همه شهرکهای کرانه غربی را ضمیمه خاک اسرائیل کنند. اگر آنها این کار را انجام دهند، این روند جدید صلح، قبل از اینکه واقعا شروع شود، مُرده است.
قرار بود این طرح صلح منافع هر دو طرف را درنظر بگیرد. اما اقدام به الحاق، اساساً هر توافقی را بیاثر میکند، چرا که اسرائیل پیشاپیش دارد به خود امتیازاتی میدهد که قرار بوده از مذاکرات آینده درباره این طرح به دست آورد. هرگونه امتیازی برای فلسطینیها به دوره چهارساله پیش رو موکول شده که دولت ترامپ آن را تعیین کرده و مشروط است به اینکه هر دو طرف، این طرح را برای مذاکره بپذیرند. اسرائیل در گذشته شکایت کرده بود که در قبال وعده ناملموس صلح، دارد داراییهای ارضی ملموس واگذار میکند. حال، اسرائیل در حال افزایش فوری اراضی خود است در حالی که تعیین اراضی فلسطینی مشروط به معیارهای دیگری شده است. به نظر میرسد فوریت ناگهانی برنامههای الحاق به این منظور طراحی شده که نیروهای راستگرای اسرائیلی را در آستانه انتخابات متحد کند، و از جهتی دیگر میتواند دورنمای واگذاری اراضی به فلسطینیها را مختل سازد.
طرح الحاق همچنین باعث بیگانهسازی کشورهای عربی میشود که واکنش ابتداییشان به طرح صلح جدید، بدون تکرار موضع معمول آنها بوده که حمایت از مواضع رسمی فلسطینیان است. این موضع اخیر بیانگر چرخشی اساسی در نگرش اعراب نسبت به اسرائیل است. اکنون بسیاری از رهبران منطقه بر این باورند که در صورت عقبنشینی ایالات متحده از منطقه خاورمیانه، اسرائیل نهتنها دیوار دفاعی ضروری در برابر تهدیداتی است که کشورهای عرب با آن روبهرو هستند، بلکه یک متحد بالقوه و مفید برای اعراب خواهد بود. متأسفانه، تمایل بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، برای اجرای شتابزده طرح الحاق در تامین منافع سیاسی نزدیک خود، میتواند به همسویی نوظهور بین اسرائیل و کشورهای عربی آسیب برساند. رهبران عرب مطمئناً نمیخواهند اینطور به نظر برسد كه آنها دارند به طور غیرمستقیم به اسرائیل كمک میكنند تا آنچه را اعراب قلمرو فلسطینی میدانند، تصرف کند.
طرفه آن است که محمود عباس، رهبر تشکیلات خودگردان فلسطینی، تاکنون نتوانسته اعراب را پشت کارزار مخالفت خود با طرح صلح بسیج کند. برعکس، پاسخ اولیه اعراب در سطح پایینی بوده و به جای اظهار نظر در مورد این طرح، تاکید آنها بر درخواست مذاکره مستقیم بین فلسطینیها و اسرائیلیها بوده است. برخی از آنها حتی از دولت آمریکا به خاطر مشارکت مثبت در این طرح تعریف کردهاند. اما برنامه الحاق فوری نتانیاهو که شاید هفته آینده عملی شود، محمود عباس را نجات خواهد داد و احتمالاً رهبران عرب را مجبور میکند که به اقدامات یکجانبه اسرائیل پاسخ دهند و کارزار مخالفت محمود عباس را به یک واقعیت تبدیل میکند. هنگامی که آنها نیز به توافق برسند که طرح ترامپ را رد کنند، باید منتظر باشیم که محمود عباس پرونده خود را به شورای امنیت سازمان ملل ببرد به این امید که ایالات متحده آن را وتو کند و عباس نشان دهد که ایالات متحده و اسرائیل چقدر منزوی اند.
اگر برای طرح ترامپ امیدی وجود داشته باشد –حتی به شکلی اصلاحشده که حاصل هرگونه مذاکره مستقیم بین طرفین باشد– رئیسجمهور ترامپ باید از روابط حسنه خود با نتانیاهو استفاده کند و به او بگوید که مخالف هرگونه اقدام برای الحاق اراضی در حال حاضر است. ترامپ میتواند تأکید کند که هدف وی ایجاد فرصت برای مذاکره است، نه پیشگیری از آن. وی قبلاً گفته بود كه انتظار دارد فلسطینیها، در وهله اول طرح او را نپذیرند، اما زمان میخرند تا بتوانند بررسی کنند و ببینند با مذاكره چه میتوانند به دست آورند. حال اگر اسرائیلیها از همین حالا به فکر الحاق اراضی باشند، آیا چنین فرصتی به وجود خواهد آمد؟
بهعلاوه، اگر اقدام به الحاق دره اردن همین حالا انجام شود، باید به تاثیر آن روی اردن هم فکر کرد. آیا قصد رئیسجمهور این بود که طرح صلح او معاهده صلح اسرائیل با اردن را به خطر اندازد؟ اردن کشوری است که اسرائیل طولانیترین مرز مشترک را با آن دارد.
اگر ترامپ نمیخواهد که طرح صلح او مُرده به دنیا بیاید، و اگر اسرائیلیها امیدوارند که مهمترین مشکلات آنها (بهویژه در مورد امنیت) حل شود، ضروری است که اسرائیلیها برنامه الحاق اراضی را، که در این طرح صلح برای آنها درنظر گرفته شده، به تعویق بیندازند. آخرین چیزی که هم دولت آمریکا و هم اسرائیلیها باید بخواهند این است که رهبران عرب را به سمت پذیرش مواضع آشتیناپذیر محمود عباس سوق دهند.
طرح الحاق یکپارچه شهرکهای یهودینشین به اسرائیل، توانایی اسرائیل را برای جداشدن از فلسطینیها، ناگزیر، تضعیف خواهد کرد و تشکیل یک دولت واحد را در نتیجه محتملتر میکند. طرح الحاق با افزودن ۶۲ شهرک به بخش شرقی دیوار حائل امنیتی اسرائیل، جدایی دو قلمرو اسرائیلی-فلسطینی را دشوارتر میکند؛ بهویژه به این دلیل که این شهرکها خارج از بلوکهای مسکونی و دیوار حائل اسرائیل قرار دارند و به شکل موثری باعث کوچکتر شدن اراضی کشور آینده فلسطین میشوند. (هفتادوهفت درصد از شهرکنشینان اسرائیلی در این بلوکها زندگی میکنند.) در مجموع، طبق این طرح صلح، اسرائیل ۴۰ درصد از کرانه باختری را به اراضی خود ملحق خواهد کرد.
اسرائیل هیچ نفعی ندارد که فلسطینیان از رویای خود برای صاحب کشور شدن دست بردارند و در عوض در آرزوی این باشند که به عنوان شهروندان اسرائیلی صاحب رای شوند. چنین امری به منزله تضعیف منطق صهیونیستی برای اسرائیل به عنوان کشوری یهودی و دموکراتیک است. ترامپ میداند که برنامه الحاق میتواند دورنمای موردنظر او را نابود کند و باید اسرائیل را ترغیب به خویشتنداری کند تا این طرح شانس موفقیت داشته باشد.
*دنیس راس، دستیار ویژه رئیسجمهور باراک اوباما، مشاور و هموند برجسته ویلیام دیویدسون در انستیتو واشنگتن است. دیوید ماکوفسکی، مشاور ارشد سابق در مذاکرات اسرائیل و فلسطین در وزارت امور خارجه، مدیر پروژه روابط عرب و اسرائیل در انستیتو واشنگتن برای سیاستهای خاور نزدیک است. کتاب «قوی و شجاع باش: چگونه مهمترین رهبران اسرائیل سرنوشت آن را شکل دادهاند» از تالیفات این دو نفر است.