- Policy Analysis
- انجمن فکرة
رقابتهای اصلاحطلبان و تندروها عامل رکود انتخابات مجلس در ایران
دکتر بنفشه کینوش، هموند مهمان در مرکز ملک فیصل برای مطالعات و پژوهشهای اسلامی در عربستان سعودی بوده و به عنوان محقق مهمان هم مدتی را در ایران گذرانده است. او استاد مهمان دانشگاه پرینستون و محقق غیرمقیم در انستیتوی بینالمللی مطالعات ایران است. کتاب «عربستان سعودی و ایران: دوست یا دشمن؟» از تالیفات اوست (انتشارات پالگریو مکمیلان، ۲۰۱۶؛ نسخه عربی: دارالساقی، ۲۰۱۷؛ نسخه فارسی، انتشارات زریر، ۲۰۱۷).
در ۲۱ فوریه، انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران برای تعیین ۲۹۰ نماینده این مجلس برگزار میشود. با وجود این که ائتلاف اصلاحطلبان، تعداد کرسیهای زیادی را در مجلس فعلی در اختیار دارد، بیشتر نامزدهای اصلاحطلب در مواجهه با کارزار تندروها برای رد صلاحیت اصلاحطلبان و محرومیت آنها از دستیابی به کرسیهای مجلس، از تلاش برای رقابت در انتخابات دست برداشتند. تندروهای ایران با اطمینان به پیروزی، تلاش میکنند وحدت خود را نشان دهند و خود را به عنوان یک نیروی جایگزین فعال در مقابل اصلاحطلبان معرفی کنند. با اینهمه، اصلاحطلبان همچنان در تلاشاند تا محبوبیت خود را حفظ کنند، در حالی که تندروها در واقع با عدم وحدت در صفوف خود مواجه اند.
لیست نهایی نامزدهای انتخاباتی در انتخابات مجلس قرار بود برای ایجاد انگیزه مشارکت در انتخابات در روزهای سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران اعلام شود. اما به نظر میرسد این انتخابات در آستانه رأیگیری هم فاقد حمایت مردمی است. صرف نظر از میزان مشارکت مردم، نتیجه انتخابات مجلس احتمالاً همان گرایشهای اصلی را شکل خواهد داد که از قبل هم در اردوی اصلاحطلبان و تندروهای ایران دیده میشد.
اردوگاه اصلاحطلبان: بودن یا نبودن در انتخابات؟
برای این انتخابات، اصلاحطلبان با یک مانع سخت مواجه اند: رد صلاحیت گسترده بسیاری از نامزدهای آنها از رقابت در انتخابات. این مرحله که در نهاد تندرو شورای نگهبان –که مسئول بررسی و تایید صلاحیت نامزدهاست– انجام میگیرد، به کارزاری مربوط میشود که شخصیتهای تندروها هدایت آن را بر عهده دارند و قصدشان تصاحب مجلس است. در مقایسه با آخرین انتخابات مجلس در چهار سال پیش، شمار نامزدهای ردصلاحیتشده این دوره انتخابات مجلس سهبرابر است.
شورای نگهبان، صلاحیت ۹۰ نماینده مجلس فعلی را که تقریباً یکسوم کل نمایندگان مجلس کنونی اند، رد کرده است. بیشتر این نمایندگان مجلس اصلاحطلب بودند؛ گرچه شورای نگهبان این اتهام را رد میکند که رد صلاحیت نامزدها بر اساس گرایش سیاسی آنها انجام گرفته است. درعوض، این شورا ادعا دارد كه رد صلاحیت بیشتر این افراد به اتهام فساد مالی بوده كه شورای نگهبان با ارسال نامه به اطلاع آنها رسانده است.
در بخش دیگری از ماجرا، چون رد صلاحیت اصلاحطلبان به اتهام فساد و خویشاوندسالاری بوده، آنها در جلب اعتماد رایدهندگان هم با موانع جدی مواجه اند. به عنوان مثال، کامبیز مهدیزاده، داماد رئیسجمهور حسن روحانی، احتمالاً به اتهام خویشاوندسالاری در معاملات تجاری و به دلیل ارتباط خانوادگیاش با روحانی رد صلاحیت شده است. روحانی به طور غیرمستقیم، و بدون ذکر نام مهدیزاده، به این رد صلاحیت اعتراض کرد و همین امر باعث شد تا شورای نگهبان نیز از رئیسجمهور به دلیل مخالفت با این رد صلاحیت و رد صلاحیتهای مشابه در مورد سایر اصلاحطلبان انتقاد کند. در همین حال، روحانی روند بررسی صلاحیتها به وسیله شورای نگهبان را مسخره کرده و انتخابات آینده مجلس را انتخابات تشریفاتی خوانده است. روحانی همچنین سعی کرد در اوایل ماه فوریه، لایحهای را برای رفراندوم از تصویب مجلس بگذراند که هدف آن اصلاح قانونی است كه به شورای نگهبان اجازه میدهد نامزدهای انتخاباتی را به طور گزینشی (یا استصوابی) تایید كند؛ اما این کار تاكنون نتیجه موفقیتآمیزی نداشته است.
به نظر میرسد که اصلاحطلبان از این بابت نگران نیستند که رایدهندگان حامی آنها اتهامات فساد مالی را که ]از طرف شورای نگهبان[ به آنها زده شده جدی بگیرند. درعوض، آنها رد صلاحیت قانونی نامزدهای خود را در ]هیاتهای اجرایی[ وزارت کشور ایران به چالش كشیدند. اما حل این موضوع این مسئله را که آنها دچار کمبود نامزدهای تاییدشده برای رقابت انتخاباتی اند، حل نمیکند. مهلت تجدیدنظر رد صلاحیتها گذشته است و شورای نگهبان هم گفته است كه صلاحیت كاندیداهای ردشده را مجددا بررسی نمیکند.
در حالیکه حدود ۸۰ اصلاحطلب در اعتراض به رد صلاحیتهای خود، شکایات خود را به شورای نگهبان ارائه کردهاند، برخی چهرههای کلیدی اصلاحطلب، مانند محمدرضا عارف که رئیس فراکسیون امید در مجلس است، تصمیم گرفتهاند که در انتخابات شرکت نکنند. گفته میشود شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که حداقل ده جناح دارد، انگیزه خود را به شرکت در انتخابات از دست داده است و لیست واحدی از نامزدها برای رقابت در این انتخابات ارائه نمیکند. این مسئله باعث شده که برخی از جناحهای اصلاحطلب، لیست نامزدهای خود را برای رقابت در انتخابات به طور جداگانه اعلام کنند.
شماری از اصلاحطلبان برجسته اصرار دارند که در انتخابات مجلس شرکت کنند، از جمله غلامحسین کرباسچی رهبر حزب کارگزاران سازندگی و شهردار سابق تهران، الیاس حضرتی رهبر حزب اعتماد ملی، و داوود محمدی رهبر انجمن اسلامی معلمان. بهویژه، جناحهای پوپولیست اصلاحطلب که اخیراً تشکیل شده و در غوغای انتخابات اخیر ظاهر شدهاند، سعی دارند به رقابت در انتخابات بپردازند؛ از جمله انجمن ایثارگران به رهبری جواد امام، گروههای زنان و گروههای صنفی مانند انجمن علوم پزشکی و مجمع اساتید دانشگاهها.
درعین حال، نامزدهای اصلاحطلبی که به احتمال زیاد در این انتخابات کرسیها را به دست میآورند، به عنوان میانجیهایی در نظر گرفته میشوند که هدف آنها ایجاد ائتلافهای آینده با تندروها است. این افراد شامل مصطفی کواکبیان، رهبر حزب مردمسالاری، علیرضا محجوب، رئیس خانه کارگر، و صادق خرازی رهبر حزب ندای ایرانیان است. بسیاری از این اصلاحطلبان گرد شخصیتهای حزبی چون مجید انصاری، معاون امور پارلمانی مجلس که در خدمت روحانی است، جمع خواهند شد که به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران تجربه همکاری با تندروها را دارد.
سایر اصلاحطلبان هنوز ایده ائتلاف با جناحهای تندرو را رد میکنند. یکی از این گروهها، «ائتلاف برای ایران» است که هوادار ایجاد ائتلافهای میانحزبی است. بسیاری از اصلاحطلبان وفادار بر این باورند که باید اردوگاه خود را با کمک نسل جوانتر و جسورتر احیا کنند، از جمله چهرههایی چون عماد بهاور؛ او در انتخابات ثبتنام کرده اما قبلاً از طرف تندروها به پنج سال زندان محکوم شده بود. بهاور پس از شرکت در اعتراضات ۱۳۸۸ در مخالفت با نتایج اعلام شده انتخابات ریاستجمهوری و به اتهام پیوستن به نهضت آزادی و رهبری شاخۀ جوانان این حزب به زندان رفت. او و سایر اصلاحطلبان تهدید کردهاند که حتی اگر صلاحیتشان هم تایید شود، از لیست نامزدهای حزب خود برای انتخابات، کنارهگیری خواهند کرد –این مسئله نشانگر سیاست پیچیده اصلاحطلبانی است که حتی در انتخابات این دوره شرکت میکنند.
سایر اصلاحطلبان ناراضی از اینکه در حاشیه مجلسی قرار بگیرند که دست تندروهاست میترسند –تندروهایی که تنها ۱۵ درصد از جامعه ایران را نمایندگی میکنند. در حالی که تندروها، جناح اصلاحطلب را به دست داشتن در اعتراضات اخیر ایران متهم کردهاند، علی شکوری راد، رهبر سرشناس اصلاحطلب، تاکید میکند که اعتراضهای مکرر سراسری در ایران علیه حکومت با شرکت گروههای حاشیهنشین شهری صورت میگیرد که پایگاه اصلی رایدهندگان به تندروها به شمار میآید، نه طبقات متوسط و بالای ایرانی که عمدتاً از اصلاحطلبان حمایت میکنند. با این وجود، برخی از استراتژیستهای اصلاحطلب میگویند که آینده آنها به این بستگی دارد که چقدر سریع میتوانند صفوف حزبی را ترک کنند و به نیروهای مردمی ایران بپیوندند تا جنبشی برای ایجاد تغییر در سراسر کشور ایجاد کنند؛ جنبشی خارج از چارچوب انتخابات پارلمانی.
وحدت روبهرشد اردوگاه تندروها
بر خلاف ناامیدی اصلاحطلبان از انتخابات امسال، سیاستمداران تندرو ایران یکصدا بر این باورند که اعتراضات مکرر ضدحکومتی در ایران، ناشی از عدم موفقیت روحانی در گسترش فرصتهای اقتصادی برای تودهها بوده است؛ و این دریچهای را برای تندروها میگشاید تا بتوانند کنترل مجلس را در دست بگیرند. تندروها برای مشارکت در انتخابات با موانع کمتری هم روبهرو هستند. فقط چهار نفر از ۶۴ نامزد اصولگرا –عموماً اصولگرایان تندرو– به اتهامی که طبق قوانین انتخابات ایران قابل افشا کردن نیست، رد صلاحیت شدهاند. دو نفر از این رد صلاحیتشدگان اصولگرایان معتدل، یعنی علی مطهری و محمود صادقی، مایل بودند با هواداران روحانی از جمله جناح اعتدال و توسعه در مجلس همکاری کنند. گمان میرود که این رد صلاحیت به دلیل مخالفت صریح آنها با عملکردهای غیرعادلانه حکومت رخ داده است.
بنابراین، رایدهندگان فردا در مورد نامزدهای تندرو گزینههای بسیاری دارند. جناح اصولگرای ولایی که بر اردوگاه تندرو غالب است، مدافع بیعت کامل با آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، است. جبهه پایداری، چند ده نفر نامزد ثبتنامشده دارد که همه از آیتالله محمدتقی مصباح یزدی، شخصیت محافظهکار افراطی، به عنوان مرشد خود پیروی میکنند. این جناح به دلیل مطالبه بستر سیاسی قویتر برای خود و به دلیل اصرار آنها برای نامزدکردن بیتناسب ۶۰ نفر برای مجلس، از نظر سیاسی مورد حمایت تندروهای دیگر نیست.
اصولگرایان دیگر سعی کردهاند هیجان انتخابات را در اردوگاه خود از طریق یک دستور کار سیاسی محافظهکارانه اما پیشروتر احیا کنند. این اصولگرایان شامل گروه «پیشرفت، رفاه و عدالت» نیز هست که ادعا میکند با ارائه چشماندازی مبتکرانه برای تغییر، از طریق حمایت از نامزدهای جوان و انقلابی ناب، انگیزه برای رشد و توسعه ایجاد میکند. جناحهای دیگرِ پیرو این استراتژی عبارتند از: جوانان انقلاب اسلامی، انجمن ترقیخواهان جوان، و حزب اسلامی ایرانزمین.
در مقابل این جوانان، تندروها شاهد بازگشت چهرههای سیاسی قدیمی اند که سعی دارند رهبری اردوگاه اصولگرایان را در دست بگیرند؛ یعنی کسانی مثل محمدباقر قالیباف، شهردار پیشین تهران، و محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق. هر دوی آنها قصد دارند در انتخابات ریاستجمهوری بعدی ایران در سال ۲۰۲۱ شرکت کنند، اما برخی از تندروها میگویند که جامعه ایران که دچار تنگناهای زیادی بوده، علاقهای به بازگرداندن چهرههای سیاسی آشنا به قدرت نخواهد داشت.
با این وجود، قالیباف برای انتخابات مجلس ثبتنام کرده است، با این امید که با اعلام لیست ۳۰ نفره نامزدهای گروه خود یعنی «ایرانسرفراز»، به رئیس مجلس قانونگذاری تبدیل شود. او همچنین سوابق عالی شغلی در کارنامهاش دارد؛ شهردار سابق تهران بوده و معاون فعلی کمیسیون اقتصادی در مجمع تشخیص مصلحت نظام. اما از طرف دیگر، او با اتهامات فساد مالی نیز روبهرو است –که این بار از طرف اصلاحطلبان مطرح شده است. قالیباف این اتهامات را رد کرده و میگوید اینها حرف افراد زیادی است که میخواهند با او رقابت کنند و به او حسادت میورزند. او از محافظهکاران مترقی، که به عنوان اصولگرایان نوین شناخته میشوند، پشتیبانی میکند که هدف آنها کمک به تندروها برای انطباق با نیازهای نسل جوان است. جناح ۳۰ نفری او ۱۸ نامزد زیر ۴۵ سال دارد.
احمدینژاد در انتخابات مجلس شرکت نخواهد کرد، اما دهها نفر از اعضای سابق کابینه وی، وزرا، مدیران میانی و فرماندارانی که از او حمایت میکنند، برای نامزدی در مجلس ثبتنام کردهاند و جبهه جدیدی به نام «ائتلاف مردم» را تشکیل دادهاند تا کرسیهای بیشتری را در مجلس صاحب شوند.
با این حال، باتوجه به رقابت داخلی در اردوگاه تندروها، برخی جناحها جبهه متحد خود را نمایش میدهند. شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی، یک جبهه یا مجمع فراگیر سیاسی با هدف متحدکردن تندروهاست که لیست نخست ۱۵۹ نفری خود را شامل لیست ۳۰ نامزد برتر برای کسب کرسیهای پایتخت اعلام کرده است. در اوایل ماه فوریه، این شورا تقریباً ۷۰۰۰ عضو را گرد هم آورد تا بتواند فهرست نهایی ۹۰ نامزد برتر و ۱۰ نامزد دیگر را برای کسب کرسیهای کلیدی و تأمین پیروزی تنظیم کند. این شورا بر همه جناحهای تندرو در ایران کنترل دارد و به این جناحها هشدار داده است كه در طول انتخابات خودمحور نباشند یا پراکنده نشوند؛ فردا مشخص میشود كه آیا این اخطار شورا اجرا شده است یا خیر.
سبعیت رقابت اصلاحطلبان و تندروها برای شکلگیری مجلس بعدی، بر بحثهای سیاسی داخل ایران غالب بوده و افکار عمومی را درباره انتخابات پریشان کرده است. رایدهندگان بالقوه سالهاست با مشكلات عظيمی مواجه اند كه اكنون ايران را به ستوه آورده است و برای امیدبستن به روند انتخابات انگیزهای ندارند. هنوز هم انتظار میرود که مشارکت در انتخابات در حدود ۵۰ درصد باشد، یعنی کمی پایینتر از انتخابات سال ۲۰۱۶. اما مهمتر از همه اینکه هنوز هیچ نشانهای وجود ندارد که مجلس تحت سلطه تندروها –در نتیجه احتمالی این انتخابات– یک سکوی محکم برای انجام تغییرات لازم در جامعه ایران باشد. تندروها ممکن است به یک پیروزی توخالی دست یابند، مگر آنکه متحد باشند و نیز قادر به ارائه سیاستهای واقعی و عملی که بهسرعت تنگناهای اجتماعی و اقتصادی ایرانیان را کاهش دهد.
این مقاله در تریبون آزاد فکره از ستونهای بخش عربی وبسایت انستیتو واشنگتن منتشر شده است. نظرات بیانشده از سوی نویسندگان این تریبون آرای شخصی هر یک از نویسندگان است و لزوما مورد تایید انستیتو، کارمندان آن، هئیت امنا و هیئت مشاوران آن نیست.